گفتگوى يک دنياى بهتر با محمد کاظمى
کارگر بازنشسته ذوب آهن اصفهان

یک دنیای بهتر: اخیرا زمزمه اعتراضاتی از کارگران بازنشسته ذوب آهن اصفهان شنیده می شود. آیا این امر زیر نظر کانون بازنشستگان ذوب آهن اصفهان قرار دارد؟ لطفا راجع به دلایل این اعتراض توضيح دهید.

محمد کاظمی: بله درست است. این خبر در پی تصویب اختصاص سه هزار میلیارد ریال از سوی سازمان بازنشستگان کشوری به بازنشستگان به صورت سهام یا وجه نقدی در قامت پرداخت سنوات بود. آنطور که معلوم است مدیریت فعلی ذوب آهن قصد پرداخت چنین سهمی را به کارگران بازنشسته ندارد. البته یک جشن فرمایشی در تالار آهن گرفتند و با تعابیر حال بهم زن همیشگی از بازنشستگان تقدیر کردند. اما تقدیر خشک و خالی که فایده ندارد. تصویب پرداخت سنوات به بازنشستگان نتیجه یک مبارزه کشدار و طاقت فرسا بوده است اما از قرار معلوم همین مبلغ ناچیز را هم نمی خواهند بپردازند .

یک دنیای بهتر: کانون بازنشستگان ظاهرا تاکنون سیاست مشخصی را نسبت به این مسئله اعلام نکرده است. این کانون را می شود کمی بیشتر معرفی کنید؟

محمد کاظمی: این کانون بیشتر یک بنیاد فرمایشی است. اسم اصلی اش کانون بازنشستگان فولاد استان اصفهان است. بار آخر یک تجمع 300 نفره جلوی استانداری داشتیم. جولانی رئیس این کانون گفت شما دنبال پی گیری مطالبات خود نیستید٬ هدف های دیگری را دنبال می کنید! یعنی داشت خط و نشان می کشید و پاپوش دوزی می کرد برای کارگران! این بیشتر یک نهاد مفتخور از جنس خانه کارگر و شورای اسلامی کار است !

یک دنیای بهتر: اما سایت های خبری جمهوری اسلامی اینطور نشان می دادند که پشت تمام این اعتراضات خود کانون قرار دارد و این با هماهنگی کانون انجام می شود. از طرفی تجمعات چند هزار نفره و بستن خیابان ها را در اعتراضات قبلی شاهد بودیم. مکانیزم این اعتراضات چیست؟

محمد کاظمی: این دروغ بی شرمانه ای بیش نیست. این تلاش ارگانهای سرکوب رژیم است که اعتراضات کارگری را به نحوی خنثی کنند. خود این کانون بارها و بارها برای بازنشستگان خط و نشان کشیده است که اگر ساکت نشوید همین مستمری کنونی را هم قطع می کنیم. اما اعتراض های منظم کارگران بیشتر در فضای آشنایی کارگران با همدیگر انجام می شود. اکثر این کارگران سال ها با هم کار کرده اند و حتی اکثرا همسایه بوده اند. ترتیب دادن اعتراض دسته جمعی کار چندان مشکلی نیست. اما یک دید دیگر هم وجود دارد که یک عده بیفتند جلو اعتراض را سازمان بدهند. به نظرم این کار خظرناکی است چون اولا فضای کارخانه ها به شدت امنیتی است و تحت پوشش ماموران وزارت اطلاعات و لباس شخصی ها قرار دارد. سازماندهی اعتراض به صورتی که عده ای آنرا رهبری کنند معنی اش سیبل اداره حراست شدن است. پیشنهاد همیشگی ما اعتراض دسته جمعی با بیان خواست های مشخصمان بوده است .

یک دنیای بهتر: شما اشاره به تلاشی برای سازماندهی اعتراض کارگران کردید. می شود تجربه ای از این قضیه در اختیار خوانندگان نشریه ما بگذارید؟

محمد کاظمی: مشخصا در ذوب آهن اصفهان از آن موقعی که من به یاد دارم مثل تمام کارخانه هاى دیگر همیشه اعتراضاتی وجود داشته است. اعتراضاتی که منجر به دستگیری و اخراج عده ای از کارگران شده است. در سال های هفتاد عده ای بودند اطلاعیه های احزاب و سازمانها را پخش می کردند. همان موقع هم بحث ما این بود که این دردی از کارگر دوا نمی کند. نشریه را نباید برد در لانه زنبور پخش کرد. هدف ما از روز اول ایجاد یک سازمان گسترده برای اعتراض کارگران بود. با امکانات دنیای امروز به نظرم زیاد احتیاجی به پخش ادبیات درون کارخانه ها نیست و کارخانه را باید بیشتر سنگر مبارزه کرد. البته این مسئله را هم بگویم که ما با نفس اعتراض رادیکال ابدا مخالف نیستیم. ولی آیا خود این اعتراضات فی المثل بازنشستگان اعتراض رادیکالی نیست؟

یک دنیای بهتر: آیا در ذوب آهن اصفهان فقط بازنشستگان هستند که اعتراض می کنند؟ آیا دیگر بخش های کارگری خاموشند؟

محمد کاظمی: البته در این حقیقتی موجود است ولی تمام حقیقت را نمی گوید. ذوب آهن اصفهان یک واحد تولیدی بزرگ است و کارگران زیادی در آن مشغول به کار هستند و به نظر من به اندازه تعداد کارگران آدم معترض وجود دارد. ولی حالا چرا فقط اعتراض بازنشستگان به گوش می رسد یک دلیلش نبود یک منبع خبری درست و مناسب و صادق است. دلیل دومش قراردادهای کاری است. بازنشستگان با تهدید اخراج روبرو نیستند اما این شمشیر روی سر کارگران وجود دارد. قراردادهای موقت و ترس از بیکاری با شرایط گرانی و تورم می تواند دلیل های موجهی برای این امر باشد .

یک دنیای بهتر: بعنوان سوال آخر٬ چشم اندازتان از اعتراضات اخیر بازنشستگان ذوب آهن اصفهان چیست؟

محمد کاظمی: با شرایط سیاسی که در جامعه وجود دارد اعتراضات کارگری بیش از هر روز برای جمهوری اسلامی خطرناکتراست. اینجا جمهوری اسلامی با آبشخور اصلی اعتراضات جامعه روبروست و این ریسک بزرگی برای جمهوری اسلامی است. همان ریسکی که شاه کرد و نتایجش را هم دید ! *